اگر آندره بازن بزرگ را معیار قرار دهیم. سینما در حرکت و تنش تعریف میشود. به همین دلیل ژانر اکشن، ژانر بسیار مهمی است. با اینکه بیشتر از فُرم، با تکنیک سر و کار دارد، با این حال ژانری است که مخاطب کاملا علاقهمند به محیط آن است. پس نمیشود یک فیلم اکشن را در چند تیراندازی خلاصه کرده و صرفا از کنار آن گذشت. فضاسازی برای اکشن، فضاسازی برای تجربه درد، هیجان، دفاع و حمله است. اینها مواردی است که در فیلم Shadow Force شاهد آن نیستیم. در اصل هیچ ایدهای برای فیلم به کار نرفته است. هدف جمع کردن یک تیم و ساخت چند سکانس تیراندازی است. Shadow Force بدتر از کلیشه و پایینتر از معیارهاست.
فیلم نیروی سایه (Shadow Force 2025) یک اکشن مهیج آمریکایی به کارگردانی جو کارنهان است که داستان دو مأمور سابق یک واحد مخفی بینالمللی به نام «نیروی سایه» به نامهای کایرا (با بازی کری واشنگتن) و آیزاک (با بازی عمر سی) را روایت میکند. این دو که زمانی فرماندهان گروه نیروهای ویژه چندملیتی بودند، در حین مأموریتهایشان عاشق یکدیگر میشوند و این عشق باعث نقض قوانین سختگیرانه سازمان میشود. پس از تشکیل خانواده و کنار گذاشتن زندگی مخفی، آنها به همراه پسرشان زندگی آرامی را آغاز میکنند. اما گذشته آنها را رها نمیکند. کارفرمای سابقشان، واحدی مخفی از عملیات سایه، جایزهای برای سر آنها تعیین میکند و کایرا و آیزاک مجبور میشوند برای محافظت از خانوادهشان فرار کنند. در این مسیر، آنها با تعقیب و گریزهای خطرناک، خیانتهای غیرمنتظره و صحنههای اکشن پرتنش روبهرو میشوند. داستان فیلم بر محور عشق، وفاداری، و تلاش برای بقا در برابر تهدیدات گذشته متمرکز است، در حالی که کایرا و آیزاک باید از مهارتهای قدیمی خود برای نجات خانوادهشان استفاده کنند.
در خوانش این خلاصه داستان چندین فیلم مشابه در ذهن ما تداعی میشود. شاید ایده برای ساخت فیلم اکشن تمام شده. عملا قصه دیگر در این نوع از فیلمها معیار نیست. گویی بدون فیلمنامه هم میشود یک فیلم اکشن ساخت. Shadow Force فیلمنامه ندارد. قصه بسیار ضعیف است و میشود ایرادهای بسیاری را نوشت. نوع روایت قصه هم کاملا کلیشهای است. افتتاحیه فیلم را در نظر بگیرید. یک نیمچه صحنه جیمز باندی که در دور تند روایت میشود. کاملا قابل حدس است و به فیلم فضا نمیدهد. زندگی آرام مرد با پسر خود نیز کاملا قابل حدس است. مخاطب میداند که قرار است این آرامش با جنگی بزرگ جایگزین شود. انگار حسِ هیجان از مخاطب سلب میشود. در مرحله اجرا هم کاراکترها خلاقیتی از خود نشان نمیدهند. صحنهها اصلا درگیرکننده نیستند و اکشن ضعیف کار شده است. همه اینها در همان نیم پرده اول تکلیف مخاطب را مشخص میکند. Shadow Force اثر ضعیفی است.
اشاره کردم که در نیم پرده اول تکلیف مخاطب با خود روشن میشود. اما نکته جالب توجه دیگر در این است که در نیم پرده اول خیانت این دو به گروه خیلی بزرگ میشود. از صحبتهای سری رئیس گروه با سران کشورها گرفته تا جایزه ۱۰۰ میلیون دلاری و غیره. در ادامه اما مخاطب پی میبرد که قضیه آنقدرها هم جدی نیست. دو نفر از گروه جدا شدهاند. خب؟ قرار است زمین و زمان بهم دوخته شود؟ البته که میشد مثل جان ویک این نقص قانون را به نقطه عطفی مهم در اثر تبدیل کرد اما فیلمساز هیچ تلاشی برای اینکار نکرده و مخاطب این خطر بزرگ را باور نمیکند. در گام بعدی ما با کاراکترهایی مواجه هستیم که به نوعی همهچیز یک فیلم هستند. دو شخصیت اصلی که اصلا تعریفی ندارند. بازیها اصلا مناسب یک نقش اکشن نیست و کاراکترها خوب نوشته نشدهاند. زن سیاه پوست در اجرای صحنههای اکشن لو میرود. خندههایش از موضع قدرت واقعا زننده است و بازی را به عقب میراند. عمر سی با اینکه بازیگر خوبی است، میمک چهرهاش آن خشن بودن و حرفهای بودن را نشان نمیدهد. گویی پشت هر دیالوگاش نیشخندی پنهان شده. فرزند این دو نیز کاملا بار اضافه قصه است و هیچ شیمی با پدر و مادر خود ندارد. تنها بازیگر خوب این فیلم آقای مارک استرانگ که نقش خود را هم خوب شناخته است. بازی بسیار اندازه است و چهره عالی. البته کاراکتر خوب نوشته نشده و از او صرفا یک بدمن کلیشهای ساخته است. بازی خوبِ ایشان اگر با یک کاراکتر خوب ترکیب میشد به راستی میتوانست ایرادهای بزرگ فیلم را از ذهن مخاطب پاک کند. گروهِ مخوف او نیز بسیار تیپیکال است. گروهی که نه هویت دارد و نه جالب است. هیچ حس خطر و اکشنی را هم زنده نمیکند.
سکانسهای اکشن فیلم به دلیل صحنهپردازی غیرالهامبخش، نتوانستهاند پتانسیل کامل خود را به نمایش بگذارند و در مقایسه با استانداردهای ژانر، ناامیدکننده هستند. داستان فیلم پُر از کلیشههای خستهکننده ژانر اکشن است و عمق لازم برای درگیر کردن مخاطب را ندارد. روایت قابلپیشبینی و فاقد پیچشهای جذاب است. کری واشینگتن در برخی صحنهها بیش از حد اغراقآمیز بازی میکند که به تجربه تماشا لطمه میزند. حتی بازیگران مکمل نیز نتوانستهاند ضعفهای فیلمنامه را جبران کنند. فیلم هیچ عنصر جدیدی به ژانر اکشن-تریلر اضافه نمیکند و حس تکراری بودن را به مخاطب القا میکند، گویی ترکیبی از فیلمهای بهتر گذشته است. به طور کلی، Shadow Force فرصتهای زیادی را از دست داده و به جای یک اکشن هیجانانگیز، اثری متوسط و فراموششدنی ارائه میدهد که حتی طرفداران ژانر را راضی نمیکند.
در پایان چنین میشود گفت که سکانسهای اکشن این فیلم که باید نقطه قوت فیلم باشند، به دلیل فیلمبرداری آشوبناک و طراحی ضعیف، خستهکننده و بیاثر هستند. حتی طرفداران ژانر اکشن نیز از این صحنههای بیرمق ناامید خواهند شد. جو کارناهان در مقام کارگردان فیلم، نتوانسته تعادل مناسبی بین اکشن، درام و کمدی ایجاد کند و نتیجه اثری پراکنده است که نمیداند چه میخواهد باشد. کری واشینگتن و عمر سی، با وجود تلاش، در دام نقشهای تکبعدی گرفتار شدهاند که به آنها اجازه درخشش نمیدهد. بازیهای اغراقآمیز و گاه غیرقابلباور، به تجربه فیلم آسیب میزند. Shadow Force فیلمی است که به سرعت فراموش میشود و حتی برای سرگرمی گذرا نیز ارزش وقت گذاشتن ندارد. اگر به دنبال اکشن هیجانانگیز هستید، آثار بهتری در این ژانر وجود دارند.
نمره نویسنده به فیلم: ۳ از ۱۰