نقد و بررسی فیلم The Instigators | هر چیزی به جز سینما

فیلم The Instigators به تازگی توسط Apple Original Films بدون اکران سینمایی گسترده، استریم شده است. این فیلم در ژانر کمدی-اکشن به کارگردانی داگ لیمان ساخته شده است.

سه‌خطی: روری و کابی دو انسان شکست خورده متفاوت از یکدیگر هستند که برای یک سرقت بزرگ دور هم جمع می‌شوند. با این حال، وقتی اوضاع خراب می شود، آنها با هم متحد می شوند تا از پلیس، مقامات اداری و یک رئیس جنایتکار انتقام‌جو پیشی بگیرند.

در سال ۱۴۰۳ و در ماه‌های گذشته به نقد و بررسی آخرین فیلم داگ لیمان، کافه کنار جاده، پرداخته‌بودم. داگ لیمان جزو آن دسته از کارگردانانی است که هیچ‌گاه فیلم هنری و ناب سینمایی نساخته و همواره در راستای جریان هالیوود و سینمای سرگرمی فیلم ساخته است. البته در میان آثار پرشماری که این کارگردان ساخته است؛ برخی از فیلم‌هایش موفق به سرگرم کردن مخاطب می‌شود و بیشتر آنها نمی‌شود! علیرغم اینکه فیلم قبلی این کارگردان (Road House 2024) فیلمی قابل تماشا و حداقل سرگرم کننده بود؛ فیلم جدیدش (The Instigators 2024) یک فاجعه است!

همواره در طول تاریخ سینما، آثاری وجود داشته‌اند که هنرناب را ارائه داده‌اند و باعث فخر سینما بوده‌اند؛ فیلم‌هایی که با جهان‌بینی، فلسفه، تفکر و هنر سینما ساخته شده‌اند. شکّی نیست که چنان آثاری جایگاه ویژه‌ای دارند. اما خواه یا ناخواه دهه‌هاست که فیلم‌های تجاری و استودیویی بخشی انکار ناپذیر از هنر هفتم محسوب می‌شوند و نمی‌توان آن‌ها را حذف کرد. دوستانی که نقد و بررسی‌های من را دنبال می‌کنند به خوبی به این موضوع اشراف دارند که بنده هیچ‌گاه مخالف سینمای سرگرمی نیستم. اتفاقا به نظرم باید ما نویسندگان سینما هم در مقوله قضاوت و داوری این آثار بنشینیم تا نگذاریم که فاجعه‌هایی مثل این فیلم دیده شوند و فیلم‌های با کیفیت در سینمای سرگرمی مورد توجه قرار بگیرند. اینکه قرار باشد هر فعالی در حوزه سینما کنار بنشیند و خودش را از سینمای تجاری، بلاک باستر‌ها و سینمای سرگرمی جدا کند؛ وضع را بهتر نخواهد کرد.

حال با توجه به این مقدمه، بنده قرار نیست این اثر را با متر و معیار‌هایی که آثار فاخر و هنری سینما را می‌سنجم، مورد ارزیابی قرار دهم. بلکه در ادامه با پارامتر‌های خود سینمای سرگرمی به قضاوت این اثر خواهم پرداخت و نشان می‌دهم که چرا این فیلم حتی سرگرم کننده هم نیست و یک فاجعه محسوب می‌شود!

بیایید از کست فیلم آغاز کنیم چرا که احتمالا اکثر افرادی که به سراغ تماشای این فیلم آمده‌اند؛ اسامی پر زرق و برق بازیگران چشمانشان را گرفته. در کست این فیلم «مت دیمن» – نامزد ۳ جایزه اسکار- «کیسی افلک»- برنده جایزه اسکار- «آلفرد مولینا»، «هونگ چا» – نامزد جایزه اسکار-، «وینگ ریمز» و «ران پرلمن» به چشم می‌خورند. اما اسامی مهم نیست. مهم این است که این اسامی در قالب ۹۵ دقیقه‌ای این فیلم چه ارائه کرده‌اند.

مت دیمن قرار است در طول ران تایم یک ساعت و نیمِ فیلم، مدام حالتِ افسرده و گرفته به خود بگیرد و ادعا کند که تمام هدفش در زندگی تماشای دوباره پسرش است. فیلمنامه به قدری بد و هیچ است که اجازه کاری به او نمی‌دهد و دیمن یکی از بی روح‌ترین و بدترین نقش آفرینی‌های تاریخ زندگی‌ سینمایی‌اش را به نمایش می‌گذارد! کیسی افلک در فیلم حضور دارد تا فقط در نقش یک سارق حرفه‌ای سابقه‌دار، تیکّه بیندازد و در موقعیت‌های جدّی، شوخی کند! کیسی افلک در این فیلم بیشتر یک دلقک است تا یک بازیگر! کسی که از بیننده گداییِ خنده می‌کند و لوده‌بازی در می‌آورد تا یک لبخند بر روی صورت بیننده بنشیند! آیا این گدایی کردن، سینما است؟!

هونگ چا، بازیگر ۴۵ ساله تایلندی، نقش آفرینی قابل قبولی در فیلم The Whale (2022) به کارگردانی دارِن آرنوفسکی داشت و موفق به نامزدی در جایزه اسکار شد. اما به هیچ وجه درک نمی‌کنم در این بازیگر چه چیزی دیده‌اند که در بسیاری از فیلم‌های قابل توجهی که اخیرا ساخته می‌شود؛ این بازیگر در یک نقش لوس و بی‌مزه –که فکر می‌کند بامزه است- به چشم می‌خورد و نقش آفرینی مصنوعی و غیرقابل باوری را ارائه می‌کند! برای مثال فقط در ۲ سال اخیر او در Asteroid City به کارگردانی وِس اندرسن، Kinds of Kindness به کارگردانی یورگوس لانتیموس، The Menu به کارگردانی مارک میلود حضور داشته است!

بازیگران دیگر هم که رسما با حضور در این فیلم خودشان را سبک کرده‌اند چرا که در یک فیلم افتضاح – که نمی‌توان اسمش را فیلمِ سینمایی گذاشت- نقش خاصی هم به آنها داده نشده و یک نقش آفرینی بسیار مصنوعی و کلیشه‌ای از آنها شاهد هستیم.

بنابراین اگر هر یک از بازیگران این فیلم را دوست دارید؛ این فیلم را نبینید بهتر است چرا که از افول و افت بازیگران ناراحت خواهید شد!

خوب است درباره یکی از ارکان اصلی هر فیلم سینمایی یعنی فیلمنامه صحبت کنیم. در ابتدای فیلم مثلا قرار است با کاراکتر روری (دیمن) و کابی (افلک) آشنا شویم. روری یک کهنه‌سرباز تفنگدار دریایی آمریکایی است که افسرده شده و به همین سبب جلسات متعددی را با تراپیست خود (هونگ چا) برگزار می‌کند. کابی هم فردی سابقه‌دار است که بیش از یک سال را در زندان سپری کرده و زندگی بی هدفی را دنبال می‌کند. این ایده شخصیت پردازی فیلم «آشوب‌گران» است. به طور مطلق هیچ یک از این ایده‌ها پرداختی ندارد و اساسا ما با ۲ شخصیت بی هویت طرف هستیم که نمی‌توانیم درگیرشان شویم. اولین پارامتر مهم در سینمای سرگرمی این است که شخصیت قهرمان جذابی داشته باشد که با شخصیت پردازی درست، بیننده را درگیر خودش کند. وقتی سه‌گانه اسپایدرمن سم ریمی به چنان موفقیتی می‌رسد و نامش باقی می‌ماند به این دلیل است که بیننده، خودش را جای پیتر پارکر می‌گذارد و به شدّت درگیر او و زندگی‌اش می‌شود. یا اگر استاروارز در تاریخ سینما ماندگار می‌شود به دلیل کاراکتر‌های جذاب و درگیرکننده‌اش است. در اینجا با ۲ کاراکتر بی‌شخصیت و بی هویت روبه‌رو هستیم که قرار است در طول فیلم یکی تیکّه بیندازد و دیگری فاز بی حوصلگی بردارد تا از بیننده یک لبخند بگیرند! واقعا بس است دیگر! چقدر باید این ابرکلیشه‌های مضحک ادامه پیدا کنند تا این استودیو‌ها بیخیالشان شوند!

تا اینجا درباره نقش آفرینی مصنوعی بازیگران و شخصیت‌پردازی بد صحبت کردم. اما این تمام ضعف‌های «آشوبگران» نیست. داستان یک سناریوی نخ‌نما شده است که به دفعات در فیلم‌های مختلف آن را تماشا کردیم. دو نفری که همدیگر را نمی‎‌شناسند قرار است در یک سرقت بزرگ از شهردار فاسد شهر با یکدیگر همکاری کنند. این داستانِ ماجراجویی به قدری بد طراحی شده است که ما در طول فیلم حتی برای یک لحظه هم گمان نمی‌کنیم که خطری شخصیت اصلی را تهدید کند! همه چیز به شکلی خوب برای کاراکتر اصلی پیش می‌رود و ما هم می‌دانیم که در نهایت چه اتفاقی قرار است بیفتد و همان اتفاق هم می‌افتد! صحبت از تعلیق که شوخی است! این فیلم حتی توانایی شوک دادن به بیننده را هم ندارد و سیر اتفاقات مضحک به صورت واگن‌های قطار پشت سر همدیگر رد می‌شوند.

اکنون تنها پارامتری که بررسی نشده؛ یک کمدی داخل این سناریوی نخ‌نما شده قابلِ پیش‌بینیِ مضحک است که اگر درست پیاده می‌شد حداقل می‌توانست شدت فاجعه بودن فیلم را کم کند. اما کمدی فیلم هم درنیامده است! پیش‌تر گفتم که در این فیلم کیسی افلک حضور دارد تا از بیننده خنده بگیرد اما شوخی‌های او بی‌مزه هستند و نمی‌گیرند. دیالوگ‌هایی که برای او نوشته شده است به هیچ وجه خنده‌دار نیست و از جذابیت یک طنز ساده هم برخوردار نیست. موقعیت کمدی هم که اصلا در طول فیلم ساخته نمی‌شود.

«آشوبگران» با اینکه اکشن خالص است اما ریتم چندان درستی هم ندارد و گاهی اوقات حوصله بیننده سر می‌رود. برای مثال سکانسی که دیمن و افلک در کنار گاوصندوق توسط پلیس‌ها محاصره شده‌اند بیش از حد طولانی می‌شود و از ریتم می‌افتد.

صحبت درباره بخش سیاسی فیلم هم که یک شوخی است. ما اصلا نمی‌فهمیم این شهردارِ بد برای چه این همه پول را آن هم در محل کار خودش در گاوصندوق گذاشته و به نوعی اختلاس کرده است! همچنین از شهردار رقیب –که فقط لاف زده می‌شود آدم خوبی است- هم هیچی نمی‌بینیم و اصلا نمی‌دانیم هر یک چه دیدگاهی دارند. البته به شخصه انتظار چنین چیزی را که اصلا از یک فیلم فاجعه مثل «آشوبگران» نداشتم!

در پایان باید گفت فیلم «آشوب‌گران» واقعا یک آشوب محض است. آشوبی که هیچ پارامتر سینمایی در آن به درستی اجرا نشده است. فیلمنامه نابود است! بازیگری در کار نیست! و اصلا صحبت بیشتر درباره چنین اثر فاجعه‌ای منطقی نیست چرا که این فیلم حتی توانایی خنداندن مخاطب را ندارد! سرگرم کردنش پیش‌کش! «آشوبگران» یکی دیگر از فاجعه‌های متعددی است که در این سال‌ها توسط کمپانی‌های بزرگ ساخته می‌شود! یکی دیگر از همان محصولات سینمایی؛ نه فیلم سینمایی!

نمره: ۳ از ۱۰

nima

منبع خبر

نظر و دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

زنجیره تامین نیازها