هنوز میلیونها نفر در زمینه دسترسی به نیازهای اساسی مانند آب تمیز، غذای مغذی، سرپناه امن و خدمات ضروری مانند آموزش و بهداشت همچنان با محرومیتهای شدید مواجه هستند. با وجود دههها پیشرفت، نرخ فقر شدید جهانی از ۳۶٪ در سال ۱۹۹۰ به ۸.۶ درصد در سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است . طبق برآوردهای اخیر بانک جهانی، امروزه حدود ۷۱۹ میلیون نفر از جمعیت جهان با کمتر از ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند. شایان ذکر است که حداقل مقدار ۲.۱۵ دلار هم برای تضمین زندگی با عزت کافی نیست؛ زیرا این مبلغ کمتر از هزینه واقعی زندگی است و بسیاری از افراد را در تأمین نیازهای اساسی خود هم با مشکل مواجه میکند. (بهعنوانمثال قیمت یک فنجان قهوه استارباکس بهراحتی دو برابر این مبلغ است).
برای تجسم وضعیت ۷۱۹ میلیون نفر که با کمتر از ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند، به چند مقایسه اشاره میکنیم:
- جمعیت کل آفریقا حدود ۱.۴ میلیارد نفر است؛ حدود نیمی از جمعیت این قاره معادل ۷۱۹ میلیون نفر است که گستردگی فقر در مقیاس یک قاره را نشان میدهد.
- جمعیت ایالاتمتحده حدود ۳۳۱ میلیون نفر است. تصور کنید دو برابر جمعیت ایالاتمتحده در فقر شدید ه سر ببرند؛ البته حتی این میزان جمعیت هم هنوز کمتر از تعداد ۷۱۹ میلیون نفری است که با کمتر از ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند.
- اروپا حدود ۷۴۸ میلیون نفر جمعیت دارد؛ یعنی تعداد افرادی که در فقر شدید زندگی میکنند تقریباً برابر با کل جمعیت اروپا است.
- جمعیت بریتانیا حدود ۶۷ میلیون نفر است. اگر این عدد را ۱۰ برابر کنید، به حدود ۷۱۹ میلیون نفر خواهید رسید.
از سال ۱۹۸۷ ما هرساله روز ۱۷ اکتبر، روز جهانی فقر را گرامی میداریم، اما هنوز در حذف کامل این مشکل ناکام بودهایم. دلایل این ناکامی شامل ترکیبی پیچیده از عوامل فردی و نهادی است و موضوع امسال، «پایان دادن به بدرفتاریهای اجتماعی و نهادی»، به ماهیت ناخوشایند پیچیده فقر اشاره میکند. همانطور که ماهاتما گاندی بهدرستی گفت: «جهان بهاندازه نیاز همه دارد، اما نه بهاندازه طمع همه»
ریشه کنی فقر نیازمند بهرهمندی از رویکردی جامع، نظاممند و سخاوتمندانه است که تحقق آن نیازمند همکاری ذینفعان در همه بخشها (از عمومی گرفته تا خصوصی) از طریق دانشگاه و هنرها میشود. چنین تلاشی یک تلاش چندرشتهای و چندنسلی محسوب میشود (تلاش مستلزم همکاری متخصصان چند رشته از چند نسل) که برای مدت طولانی نادیده گرفته شده و به آن توجهی نشده است؛ اما آیا هوش مصنوعی میتواند در این مأموریت نقشی اساسی ایفا کند؟
هوش مصنوعی جامعهپسند (ProSocial AI)، بهعنوان چهارچوبی برای استفاده از AI جهت ارتقای کرامت انسانی، فراگیری اجتماعی و رشد برابر، میتواند در ریشه کنی فقر تغییری اساسی ایجاد کند؛ با ادغام سیستمهای AI که با توجه انصاف، شفافیت و برابری همه، طراحی، آموزش، آزمایش و هدفگذاری شدهاند، میتوانیم با فقر ا روشهایی مقابله کنیم که پیشازاین غیرقابلتصور بود.
در این مطلب قصد داریم ببینیم AI چگونه میتواند مشکلات ریشهای مسبب فقر را برطرف کند؛ از دسترسی به آموزش و بهداشت گرفته تا ایجاد شغل. درضمن مثالهای عملی از نحوه استفاده مؤثر از این فناوری برای رفع فقر را نیز ارائه خواهیم داد.
ارائه کمکهای هدفمند از طریق راهحلهای مبتنی بر داده
یکی از امیدبخشترین کاربردهای هوش مصنوعی در ریشهکنی فقر، توانایی آن در تحلیل حجم عظیمی از دادهها برای شناسایی مناطقی است که بیشترین نیاز به کمک را دارند؛ بهعنوانمثال، AI میتواند با پردازش تصاویر ماهوارهای و دادههای جغرافیایی، مناطق محرومی را که فاقد زیرساختهای اساسی مانند آب، بهداشت و برق هستند، شناسایی کند؛ موارد مذکور ازجمله شاخصهای چندبعدی فقر محسوب میشوند.
تحلیلهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند به دولتها و سازمانهای غیردولتی کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری اخذ کنند و اطلاعاتی درباره توزیع فقر (نحوه گسترش فقر) در جوامع، شناسایی الگوهای نابرابری و پیشبینی نیازهای آینده ارائه دهند.
بهعنوانمثال، ابزار اندازهگیری فقر چندبعدی بانک جهانی تحلیلی آنی درباره فقر ارائه میدهد که شامل بررسی عوامل مختلفی ازجمله درآمد، تغذیه و شرایط زندگی است. ممکن است AI این مدلها را با ادغام دادههای پویا و لحظهای از منابعی مانند شبکههای تلفن همراه و شبکههای اجتماعی تقویت کند تا در شناسایی جوامع در معرض خطر عملکرد بهتری داشته باشد.
َAI با پیشبینی رکودهای اقتصادی یا تغییرات شرایط محیطی که میتواند فقر را تشدید کند، به مداخلههای زودهنگام کمک میکند؛ ابزارهای مبتنی بر این فناوری میتوانند توزیع منابع را بهینه کرده و اثربخشی برنامههای حمایت اجتماعی را بهبود بخشند و اطمینان حاصل کنند که کمکها به مؤثرترین شکل به افراد آسیبپذیر میرسد.
گسترش دسترسی به آموزش
آموزش یکی از قدرتمندترین ابزارها برای شکستن چرخه فقر است و AI میتواند در دسترسپذیرکردن آموزش باکیفیت برای همه، نقش مهمی ایفا کند. هوش مصنوعی جامعهپسند میتواند با ارائه تجربیات یادگیری شخصی به جوامع محروم، فاصله بین نابرابریهای آموزشی مناطق روستایی و شهری را از بین ببرد. کودکان ساکن در مناطق فقیر، میتوانند از طریق پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی به محتوای آموزشی برتر دسترسی پیدا کنند که متناسب با سرعت و نیازهای یادگیری آنها طراحی شده و از طریق تلفنهای همراه یا دستگاههای کمهزینه ارائه میشود.
بهعنوانمثال، سیستمهای یادگیری تطبیقی میتوانند فاصله بین دانش و نقاط قوت هر دانشآموز را ارزیابی کرده و نوعی از مسیرهای یادگیری شخصیسازیشدهای را ارائه دهند که بهصورت لحظهای تنظیم میشوند. دانشآموزان با استفاده از چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی و معلمان مجازی میتوانند از راهنماییها و حمایتهایی بهرهمند شوند که مانند روش آموزشی یکبهیک عمل میکند؛ چیزی که ممکن است به دلیل کمبود معلم در بسیاری از مناطق توسعهنیافته امکانپذیر نباشد.
توانمندسازی اقتصادی
هوش مصنوعی جامعهپسند بر ارتقای کار و حرفه انسانی تمرکز دارد و راههای جدیدی برای توانمندسازی اقتصادی ایجاد میکند. علیرغم وجود ترسها در مورد اینکه هوش مصنوعی منجر به از دست رفتن شغلها خواهد شد، ممکن است این فناوری بازار کار انسانی را با ایجاد فرصتهای جدید و افزایش بهرهوری متحول کند. افراد محروم از طریق پلتفرمهای مبتنی بر AI میتوانند به مشاغل گیگ (مشاغل موقتی، کوتاهمدت و مبتنی بر پروژه) دسترسی پیدا کنند؛ در فعالیتهای خرد کارآفرینی شرکت کنند و فرصتهای کاری منعطف متناسب با مهارتهایشان را بیابند.
علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند دادههای بازار کار را بهصورت لحظهای ارائه و تحلیلهای پیشبینیکنندهای ارائه دهد که به کارگران ساکن مناطق فقیرنشین برای دستیابی به مهارتهای موردتقاضا کمک میکند. با تحلیل روندهای بازارهای کاری محلی و جهانی، سیستمهای مبتنی بر AI میتوانند برنامههای مهارتسازی، آموزشهای حرفهای و فرصتهای اعتباری خرد را پیشنهاد دهند تا افراد بتوانند از کارهای غیررسمی فاصله بگیرند و شغلهای پایدارتر و پردرآمدتری بیابند.
بهعنوانمثال، یک پلتفرم مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند هنرمندان محلی را به بازارهای جهانی تجارت الکترونیک متصل تا به آنها کمک کند کسبوکارهای خود را گسترش و درآمد خود را افزایش دهند.
دسترسپذیر کردن خدمات بهداشتی برای همه
دسترسی به خدمات بهداشتی باکیفیت یکی از چالشهای بزرگ برای افراد تحت تاثیر فقر هستند. هوش مصنوعی میتواند با ارائه راهحلهای بهداشتی کمهزینه، مقیاسپذیر و شخصیسازیشده برای جمعیتهای محروم، به این مشکل پاسخ دهد. بیماران ساکن در مناطق دورافتاده یا فقیر از طریق پلتفرمهای تلهمدیسین مبتنی بر AI میتوانند بدون نیاز به ایجاد زیرساختهای گرانقیمت، به مشاورههای پزشکی، خدمات تشخیصی و مراقبتهای پیگیری دسترسی داشته باشند؛ لازم به ذکر است پلتفرمهای تلهمدیسین مبتنی بر AI امکان ارائه مشاورههای پزشکی، تشخیص بیماریها و مراقبتهای پیگیری را از راه دور و با هزینه کمتر فراهم میکنند.
همچنین ممکن است هوش مصنوعی با پیشبینی شیوع بیماریها و بهینهسازی تخصیص منابع، نتایج مراقبتهای پزشکی را بهتر کند. در مناطقی که خدمات بهداشتی به میزان کمی ارائه میشوند، AI میتوانند بر اساس عوامل محیطی و اجتماعی پیشبینی کنند که کدام جوامع در معرض بالاترین خطر برای ابتلا به بیماریهای خاص هستند؛ این پیشبینی امکان توزیع پیشگیرانه تجهیزات پزشکی و مداخلههای پیشگیرانه را فراهم میکند و فشار کلی روی سیستم بهداشت برای مقابله با فقر را کاهش میدهد.
دسترسپذیر کردن خدمات مالی برای همه
هوش مصنوعی جامعهپسند میتواند خدمات مالی را برای افرادی که از قدیم از سیستم بانکی رسمی کنار گذاشته شدهاند، متحول کند. ابزارهای مالی مبتنی بر AI میتوانند بررسی خوشحسابی را با استفاده از منابع دادههای جایگزین انجام دهند؛ منابعی مثل الگوهای استفاده از تلفن همراه یا فعالیتهای شبکههای اجتماعی.
در ضمن ابزارهای مذکور میتوانند اعطای وام به افرادی فاقد تاریخچه اعتباری (بررسی اینکه در بازپرداخت وامها خوش حساب بوده است یا نه) را امکانپذیر کنند؛ این وامها میتوانند به افراد برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک، سرمایهگذاری در آموزش یا پوشش دادن هزینههای بیمه کمک کند و بدین ترتیب فقرا با کمک چنین وامهایی میتوانند خود را از فقر نجات دهند.
در مناطقی که اسناد شناسایی رسمی معمولا موجود نیستند، سیستمهای بیومتریک مبتنی بر AI میتوانند هویتهای امن و قابلتأییدی برای افراد ایجاد کنند؛ طوری که آنها بتوانند به خدمات ضروری مانند خدمات بانکی، آموزش و مراقبتهای بهداشتی دسترسی یابند.
مسیری فعال برای پایان دادن به فقر
هوش مصنوعی اجتماعی اکسیری جادویی برای ریشه کنی فقر نیست؛ اما وعدههای بزرگی در حل مسائل و مشکلات نظاممند مسبب ایجاد و تداوم فقر داده است. با استفاده از AI برای تحقق اهداف خیر، میتوان گسترش هدفگذاری موثرتر کمکها، گسترش دسترسی به آموزش و خدمات بهداشتی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید و دسترسپذیری به خدمات مالی (مانند دریافت وام و بیمه و افتتاح حساب بانکی) را امکانپذیر کرد.
بااینحال موفقیت راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی، به همکاری داوطلبانه دولتها، شرکتها، دانشگاهها و جامعه مدنی بستگی دارد؛ تحقق چنین هدفی هم به تعهدی نیاز دارد که چیزی نیست که با اختصاص یک روز جهانی به فقر در تقویم و فراموشکردن چنین موضوع مهمی در ۳۶۴ روز باقیمانده، محقق شود! برای تحقق نابودی فقر و فاصله گرفتن از نظریهپردازی صرف در این حوزه، باید اراده خود را تقویت کنیم و تنها به گفتن حرفهای زیبا اکتفا نکنیم؛ البته نباید فراموش کنیم که ممکن است هوش مصنوعی گنجینهای برای آزاد کردن منابع لازم برای پایان دادن به فقر باشد.
با عملی کردن آرزوی مشترک انسانها برای تقسیم کردن منابع بین تمام جهانیان، میتوان دنیایی را تصور و ساخت که در آن همه فرصتی عادلانه برای شکوفایی داشته باشند. نمیتوانیم از AI انتظار داشته باشیم که حرکت روبهجلو در راستای تحقق چنین هدفی را برای ما آغاز کند. هوش مصنوعی جامعهپسند میتواند ما را همراهی و پیشرفت را تسریع کند؛ به شرطی که خودمان حرکت روبهجلو را شروع کرده باشیم. آیا ما آمادهایم که روز ۱۷ اکتبر را در سراسر جهان بیمعنا و مفهوم کنیم؟