در طول دو دهه گذشته، پلی استیشن به نامی آشنا برای اهالی بازیهای ویدیویی تبدیل شده است. چه بازیکنانی که به یاد تجربه بازیهای کلاسیکی مانند Bugs Bunny & Taz: Time Busters میافتند، یا کسانی که دلشان با آغاز داستان The Last Of Us لرزید یا با اسپایدرمن بر فراز خیابانهای نیویورک حرکت میکردند، پلی استیشن نقش بزرگی در خلق خاطرات شیرین میلیونها نفر در سراسر جهان داشته است.
پلی استیشن نه تنها به خاطر انتشار لیست طویلی از بازیهای نوستالژیک شناخته میشود، بلکه از همان ابتدا از پیشروهای صنعت بازیسازی بود. رویکرد نوآورانه آنها در طراحی بازی منجر به خلق دهها عنوان منحصربهفرد شد و این امر تاثیر بسزایی در شکلگیری آینده کل صنعت گیمینگ داشت.
از روزهای آغازین بازیهای سهبعدی در پلی استیشن ۱ تا بازیهای عظیم و بینظیر AAA که اکنون روی پلی استیشن ۵ در دسترس هستند، پلی استیشن مسیری طولانی و پر فراز و نشیب را طی کرده است. با آغاز هر نسل از کنسولها و پیشرفت تکنولوژی، توسعهدهندگان توانستند دستاوردهایی داشته باشند که زمانی غیرممکن به نظر میرسید. و به همین ترتیب، با عرضه هر نسل از پلی استیشن، یک فصل جدید در طول عمر بازیها آغاز شد و همچنان این روند ادامه دارد.
تولد پلی استیشن
پیش از ظهور پلی استیشن، نینتندو و سگا در دهه ۱۹۸۰ بر صنعت بازیسازی سلطه داشتند. تصور اینکه یک رقیب بتواند با این غولهای صنعت به رقابت بپردازد، دشوار به نظر میرسید اما با ورود سونی همه چیز تغییر کرد.
این غول ژاپنی علاقه زیادی به ورود به صنعت سرگرمی داشت و توجه ویژهای به بازیهای ویدیویی نشان میداد. آنها با نینتندو قراردادی داشتند تا برای کنسول Super NES سیدی-رام (CD-ROM) تولید کنند، اما زمانی که نینتندو اعلام کرد که با رقیب سونی، یعنی فیلیپس همکاری خواهد کرد، این قرارداد فسخ شد.
با وجود این ضربه اولیه، سونی دلسرد نشد و تصمیم گرفت کنسول مخصوص خود را توسعه دهد. سالها پس از این اتفاق، تیم سونی به سرپرستی کن کوتاراگی (Ken Kutaragi) تلاش کرد تا استودیوهای مختلفی را جذب کند که برای کنسول جدید آنها بازی بسازند. نامهای بزرگی مانند نامکو (Namco) و یوبیسافت (Ubisoft) در مدت کوتاهی به این پروژه پیوستند. سونی بعدها استودیوی بریتانیایی Psygnosis را خریداری کرد تا اولین تیم داخلی خود را ایجاد کند و بازی مشهور Wipeout را توسعه داد.
با وجود رقابت سنگین با کنسول سگا ساترن (Sega Saturn)، پلی استیشن در ژاپن عملکرد بسیار خوبی داشت و در روز اول عرضه، ۱۰۰ هزار واحد فروخت. اما این آغاز کار سونی است و شگفتیهای بزرگتری در پیش دارد.
دورهای جدید از بازیها
پلی استیشن در نقطهای حساس از تاریخ بازیهای ویدیویی عرضه شد؛ زمانی که بازیها به سمت گرافیک سهبعدی حرکت میکردند و انقلابی در گیمپلی آنها ایجاد شد. علاوه بر این، سیدی-رامها ارزانتر از کارتریجها بودند و این امر به توسعهدهندگان اجازه میداد تا ریسکهای بیشتری بکنند. نتیجه این تغییرات یک فرصت طلایی برای توسعهدهندگان بود تا خلاقیتها و مکانیزمهایی پیادهسازی کنند که تا پیش از آن کسی حتی تصورش را هم نمیکرد.
در سالهای ابتدایی عرضه پلی استیشن، بازیکنان دهه ۹۰ شاهد انتشار بازیهایی مانند Crash Bandicoot ،Tomb Raider ،Metal Gear Solid و Resident Evil بودند. هر یک از این بازیها نه تنها موفقیتهای بزرگی کسب کردند، بلکه توانستند فرانچایزهای معروفی را به وجود بیاورند و حتی باعث ظهور سبکهای جدیدی شوند.
هرچند این موفقیتها حیرتآور بودند، اما توسعهدهندگان همچنان تلاش میکردند تا نحوه کارکرد بازیهای سهبعدی را به درستی درک کنند. در آن زمان، دستهها برای چنین تجربههایی استاندارد نبودند و گیمرها بازیهای سهبعدی را با زوایای ثابت دوربین تجربه میکردند. با وجود نقصهای اولیه، پلیاستیشن به سرعت در حال رشد بود و یک دوره جدید از ویدیوگیم را آغاز کرد.
حکمرانی پلی استیشن ۲
پس از آنکه پلی استیشن، سونی را به عنوان یک رقیب جدی در صنعت بازیهای ویدیویی معرفی کرد، موفقیت آنها با عرضه پلی استیشن ۲ در سال ۲۰۰۰ بیش از پیش افزایش یافت. با فروش چشمگیر ۱۵۵ میلیون واحد و پشتیبانی تا سال ۲۰۱۴، پلی استیشن ۲ همچنان به عنوان پرفروشترین کنسول تاریخ باقی مانده است.
این کنسول میزبان بازیهای کلاسیکی مانند Grand Theft Auto: San Andreas ،Metal Gear Solid 2 ،The Simpsons: Hit & Run ،Ratchet & Clank، TimeSplitters 2 و بسیاری دیگر بود. پلی استیشن ۲ مرزهای بازیهای ویدیویی را جابجا کرد. با آرشیوی به عظمت بیش از ۴۰۰۰ بازی، هیچ کمبودی در عنوانهای خارقالعاده که سلایق مختلف را جلب کنند حس نمیشد.
یکی از دلایل اصلی موفقیت بینظیر پلی استیشن ۲ این بود که جهش بزرگی با استفاده از دیویدیها انجام داد. این نه تنها کنسول جدید سونی را به ارزانترین پخشکننده دیویدی بازار تبدیل کرد (دلیلی جذاب برای افرادی که علاقهای به بازی نداشتند)، بلکه این حرکت به توسعهدهندگان حافظه بیشتری برای ساخت بازیهای بزرگتر از گذشته داد. و به این معنی بود که بازیها سینماییتر شدهاند. توسعهدهندگان اکنون میتوانستند داستانهای بزرگتری را در دنیاهای وسیعتری روایت کنند و خاطرات فراموشنشدنی بیشتری رقم بزنند.
ورود به دنیای کنسولهای قابل حمل
عرضه پرفروشترین کنسول تاریخ برای سونی کافی نبود. آنها به بازار کنسولهای دستی هم چشم دوخته بودند و در سال ۲۰۰۵ پلی استیشن پرتابل یا همان PSP را عرضه کردند.
اگرچه این اولین تلاش سونی برای عرضه یک کنسول قابل حمل نبود و دستگاه PocketStation را در سال ۱۹۹۹ در ژاپن عرضه کرده بود، اما PSP اولین تلاش جدی سونی برای رقابت با نینتندو DS و Game Boy Advance به شمار میآمد. PSP اولین بار در E3 2003 و به عنوان دستگاهی که میتواند بازیهایی در سطح پلی استیشن ۲ اجرا کند معرفی شد. از دیسکهای کوچک و اختصاصی سونی به نام UMD استفاده میکرد و علاوه بر این، به اینترنت متصل میشد و امکان تماشای فیلمهایی با کیفیت دیویدی را فراهم میکرد. PSP امکانات بسیار بیشتری از DS داشت و به همین دلیل به موفقیتی بزرگ در سراسر جهان تبدیل شد.
با عرضه بهروزرسانیهای نرمافزاری که ویژگیهای جدیدی در بر داشتند و بازیهای واقعاً فوقالعادهای مانند GTA: Liberty City Stories و Metal Gear Solid: Peace Walker، سونی برای سالها به پشتیبانی از عضو جدید خانوادهش ادامه داد. در همین حین، با عرضه دستگاه EyeToy که با پلی استیشن ۲ سازگار بود و نسخه اسلیم این کنسول، پلی استیشن ۲ در مسیر پیشرفت باقی ماند.
شروع بد پلی استیشن ۳
پس از گذشت بیش از نیم دهه تجربه عناوین افسانهای، هر طرفدار سونی این سوال را در ذهن داشت که این شرکت با دستگاه بعدی خود چه خواهد کرد. پاسخ به این سوال با معرفی پلی استیشن ۳ در سال ۲۰۰۵ داده شد. با مهاجرت به دیسکهای Blu-ray و نمایشگرهای HD، به همراه پردازنده قدرتمند Cell، به نظر میرسید که پلی استیشن ۳ آمده است تا به موفقیت بعدی سونی تبدیل شود.
در حالی که این کنسول با برخی از بهترین بازیهای نسل خود مانند The Last Of Us ،Uncharted 2 و Infamous شناخته شد، اما زمان زیادی طول کشید تا همچین اعتباری کسب کند. سالهای اولیه عرضه پلی استیشن ۳ آنطور که سونی یا طرفداران انتظار داشتند پیش نرفت.
یکی از بزرگترین مشکلات این کنسول، قیمت بالا بود. قیمت مدل ۲۰ گیگابایتی آن ۴۹۹ دلار اعلام شد که تفاوت محسوسی با قیمت ۳۹۹ دلاری ایکس باکس ۳۶۰ داشت. علاوه بر این، استودیوهای ترد پارتی نیز با سختافزار جدید سونی مشکل داشتند، یعنی بازیهایی که توسط تیمهای داخلی سونی ساخته نمیشدند، در کنسول رقیب بهتر به نظر میرسیدند و اجرا میشدند. این شروع بدی برای سونی در نسل هفتم بود، اما اوضاع در انتهای نسل بهبود پیدا کرد.
سالهای طلایی پلی استیشن ۳
با وجود عرضه ناامیدکننده پلی استیشن ۳، در ادامه نسل اوضاع آنقدرها هم بد پیش نرفت. اگرچه مشکلات اولیه پردازنده Cell این کنسول باعث شد تا بازیهای شرکتهای خارجی روی این کنسول گرانقیمت عملکرد ضعیفتری داشته باشند، اما بازیهای انحصاری آن از بهترین عناوین زمان خود در بحث گرافیک بودند. آثاری مانند Metal Gear Solid 4 ،Little Big Planet و Ratchet & Clank Futures: Tools Of Destruction به مردم نشان دادند که پلی استیشن ۳ چه تواناییهایی دارد و این تمام ماجرا نبود.
پس از سالها عقب ماندن از مایکروسافت، سونی با عرضه پلیاستیشن ۳ اسلیم و ارزانتر بازگشت و این کنسول را به گزینهای بسیار جذابتر برای خرید تبدیل کرد. مهمتر از آن، تجربه بیشتر توسعهدهندگان در ساخت بازی برای این نسل، باعث شد آنها به مرور زمان در بهرهگیری از سختافزار پلی استیشن ۳ بهتر عمل کنند. گرافیک بازیها در طول عمر این کنسول پیشرفت مستمری داشتند و بازیهایی مانند The Last Of Us ،Heavy Rain و Beyond: Two Souls همچنان در زمره عناوین چشمنواز تاریخ بازیهای ویدیویی باقی ماندهاند.
این نسل زمانی بود که سونی در ارائه تجربیات سینمایی داستانمحور برتری پیدا کرد. حالا که بازیها به خودی خود بهتر و روانتر اجرا میشدند، گیمرها ارتباط بیشتری با عناوین داستان محور سونی برقرار کردند.
پیروزی سونی
سونی از شکست فاجعهبار زمان عرضه پلی استیشن ۳ درس گرفته بود و هنگامی که نوبت به معرفی جانشین آن رسید، پلی استیشن ۴ نه تنها تبدیل به محل تجربه بهترین بازیهای دهه گذشته شد، بلکه این غول صنعت را بار دیگر به اوج بازگرداند. در کنار پیشرفت سختافزاری، نسل هشتم کنسولها قصد داشت تجربه بازیهای ویدیویی را طور دیگری متحول کند. برای مثال، در پلی استیشن ۴ شاهد اضافه شدن دکمه اشتراکگذاری، تاچ پد، میکروفون و چراغ LED به کنترلر و قابلیت بازی از راه دور با استفاده از کنسول دستی PS Vita در راستای تعامل بیشتر با کنسول و بازیها بودیم.
در حالی که سونی با کنسول جدید خود امکانات زیادی به کاربر ارائه میداد، بخش زیادی از موفقیت اولیه پلی استیشن ۴ به دلیل تصمیمات نادرست مایکروسافت در مورد ایکس باکس وان بود. نیاز به اتصال دائمی اینترنت برای استفاده از کنسول و موضع بحثبرانگیز آنها در مورد مدیریت حقوق دیجیتالی (DRM)، سونی را حتی پیش از عرضه رسمی کنسولها در موقعیت برتری قرار داد. اما نباید فراموش کنیم که فارغ از اشتباهات مایکروسافت، پلیاستیشن ۴ کنسول فوقالعادهای بود.
بهترین نسل
با وجود تلاشهای بیوقفه مایکروسافت برای رفع مشکلات زمان معرفی ایکس باکس وان، برای جبران دیر شده بود. گیمرها در شروع نسل هشتم به سوی خرید پلی استیشن ۴ هجوم بردند و این کنسول را به سریعترین فروش پلی استیشن در تاریخ تبدیل کردند. و سونی هم در طول این نسل، با عرضه انحصاریهای سطح بالا، پاسخ درخوری به طرفداران خود داد.
این نسل، عرضه بیشتر عناوین انحصاری و سینمایی سونی را داشتیم که به نوعی تخصص کنسولهای این شرکت به حساب میآمدند. عناوینی مانند Until Dawn ،The Order: 1886 و Uncharted 4 در سالهای اولیه نسل هشتم عرضه شدند. بعدها با ورود بازیهایی چون Marvel’s Spider-Man ،The Last Of Us: Part II و Ghost Of Tsushima مجموعه بازیهای پلی استیشن ۴ به یکی از بهترینهای تاریخ تبدیل شد.
یکی از نقاط مثبت بازیهای پلی استیشن ۴، مجموعهای از بازسازیهای کیفیت بالا بود که عناوین محبوب نسلهای قبلی را بهطور کامل بازآفرینی کردند. از The Last Guardian و Ratchet & Clank گرفته تا Shadow Of The Colossus، بازیکنان تازه وارد میتوانستند برای اولین بار آنها را تجربه کنند و طرفداران قدیمی میتوانستند با جزئیات گرافیکی خارقالعاده به بازیهای محبوب خود بازگردند.
شروعی دیگر با پنجمین سامورایی
زمانی که نوبت به عرضه پلی استیشن ۵ رسید، عرضهی کنسولهای ایکس باکس وان ایکس و پلی استیشن ۴ پرو استانداردهای جدیدی برای عملکرد بازیها تعیین کرده بودند. با قدرت پردازشی پلی استیشن ۵، بازیها حالا بهتر از همیشه اجرا میشدند، با نرخ فریم بالاتر، رزولوشن ۴K، بهرهمندی از Ray Tracing و حافظه SSD که زمان بارگذاری را بهشدت کاهش داد.
اما قدرت پردازشی تنها نقطه قوت پلی استیشن ۵ نبود. کنترلر دوالسنس (DualSense) روشی جدید برای تعامل بازیکنان فراهم کرد. در کنار بازخوردهای لمسی که واکنش دقیقی به اتفاقات درون بازی نشان میدهند، تریگرهای تطبیقپذیر (adaptive triggers) به بازیکنان اجازه میدهد تا مواردی مثل کشش زه کمان و فشار ماشه اسلحه را حس کنند. این تجربه در ابتدای نسل کاملاً جدید و خلاقانه بود.
با وجود مشخصات فنی پلی استیشن ۵، تعداد بازیهای جدیدی که تواناییهای کنسول را نشان دهند ناامیدکننده بود. در عوض، سونی بهروزرسانیهای نسل نهمی برای برخی از بازیهای موجود منتشر کرد تا بازیکنان بتوانند تفاوتهای گرافیکی پلی استیشن ۵ را تجربه کنند. Ghost Of Tsushima Director’s Cut بهعنوان مثال، گام بلندی بود که دنیای زیبای این بازی را به بهترین شکل در نسل جدید پلی استیشن به تصویر بکشد. بهطور کلی، نسل نهم سونی تا حدودی پر نوسان بوده و همه چیز مطلقاً خوب یا بد پیش نرفته است.
آیندهای نامشخص
اگرچه سونی عرضه بازیهای انحصاری پلی استیشن ۵ را در بازههای زمانی مختلف در نظر دارد، اما فهرست عناوین جدید این نسل در مقایسه با نسلهای قبلی بهطور قابلتوجهی کوتاهتر است. به جای عرضه تجربیات سینمایی تکنفره بیشتر که بازیکنان در ۲۰ سال گذشته از سونی انتظار داشتند، این شرکت به بازسازی بازیهای قدیمی عادت کرده است. جدیدترین مثال از این دسته، بازسازی Silent Hill 2 است که توانست موفقیت چشمگیری هم داشته باشد. اما در مقابل، ریمیکهای بیدلیلی مثل Until Dawn دیده میشوند.
اگرچه عناوینی از جمله Astro Bot نشان میدهند که سونی همچنان قادر به ساخت بازیهای جدید باکیفیت است، اما این موفقیتها در کنار شکستهایی مانند Concord قرار میگیرند و باعث میشود که ما نتوانیم دید کاملاً مطمئنی به تمامی انحصاریهای سونی در این نسل داشته باشیم.
معرفی پلی استیشن ۵ پرو نیز حواشی زیادی به همراه داشته است. علاوه بر قیمت ۷۰۰ دلاری، فروش دیسک درایو و پایه عمودی به صورت جداگانه، نشان میدهد که سونی احتمالاً درحال تکرار اشتباهاتی است که در عرضه پلی استیشن ۳ مرتکب شده بود. علاوه بر این، رویداد معرفی این کنسول فقط بازیهای قدیمی را که برای کنسول جدید بهبود یافته بودند نشان داد و هیچ بازی به معنای واقعی کلمه نسل بعدی وجود نداشت که خرید آن را توجیه کند.
با وجود تمامی حواشی، پلی استیشن همچنان به راه خود ادامه خواهد داد و این تمام دوران تلخ و شیرینی بود که این برند دوستداشتنی تاکنون طی کرده است.